یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

باغ گلها

نمیدونم چرا تو این روزای کشدار تابستون وقت نمی کنم بیام و بنویسم ازت نازنینم. کار خاصی هم ندارم ولی باز نمیشه بشینم پای لب تاپ و بنویسم. یه دلیلش هم وجود نازنین خودته. که تمام وقت میخوای باهات باشم. الان هم بعد از کلی کلنجاررفتن باهات خوابیدی .نمیدونم این همه انرژی رو ار کجا میاری. از صبح ساعت 10 که بیدار شدی بازی کردی کارتون دیدی، کلاس رفتی، پارک رفتی باز اومدیم خونه کلی بازی کردی و کتاب خوندیم باز هم ساعت 12 خوابیدی!!!! تازه با کلی ناراحتی که خوابم نمیبره و نمیتونم بخوابم و اوووه  نمیدونی چقدر ناز کشیدم تا خوابیدی ناز گلکم. دیروز داشتیم با هم حرف میزدیم یهو وسط حرفات گفتی: مامان یه بچه داشته باشیم کوچولوی کوچولو من برم لپشو...
24 مرداد 1392

باغ وحش و خرگوش

شنیده بودم که باغ وحش اراک خیلی بزرگه و گونه های متنوعی از حیوانات رو داره. بابا محمد ولی قبول نداشت و میگفت چندتا حیوون بی حال و بی رمق رو گذاشتن تو قفس و این هم دیدن نداره. به هر حال روز جمعه 31 خرداد ،آخرین روز بهار بالاخره طلسم شکسته شد و موفق شدیم ببریمت باغ وحش! یکی دوساعتی مونده بود به اتمام  ساعت بازدید وارد شدیم و چیزی که دیدیم با چیزی که بابامحمد تصور میکرد زمین تا آسمون فرق میکرد و یه باغ وحش درست و حسابی جلوی چشممون دیدیم با حیوونهایی که اصلا بی حال و بیرمق نبودن و برعکس سرحال بودن حسابی!جوری که وقت هم کم آوردیم!! اولش یه کم ترسیدی و سعی میکردی فاصله ات رو با قفسها حفظ کنی و نزدیکشون نمیشدی. ولی کم کم ترست ریخت و حسابی...
13 مرداد 1392

واژه ها به سبک یسنا

یه سری کلمه ها رو هنوز اشتباه میگی زبان دان کوچک من! شوشن= روشن داشتم میبیدم= داشتم میدیدم آشپخزونه= آشپزخونه حرف «ر» هنوز برات سخته گفتنش و به تناسب جاش تو کلمه یه چیزی میگی هردفعه. یه بار «ی» میگی و یه بار هم «و» و یه جاهایی هم اصلا نمیگی. مثلا رنگارنگ رو میگی: ونگااَنگ!! فعل ها رو هم خیلی بامزه میگی: دوزیدی= دوختی پُزیدی= پختی حوحاب= حباب می یخه= یخ زده   چنجد= کنجد الان چیز دیگه ای یادم نمیاد به محض اینکه یادم بیاد اینجا واست به یادگار مینویسم ...
9 مرداد 1392

پایان ترم دوم زبان

7 مرداد،تو ماهگرد تولدت ترم دوم زبانت به پایان رسید و امتحانت برگزار شد.  حالا دیگه حروفS,T,P,N,M,H,I,R,E,C,K رو با کلمه های فلش کارت مربوط به اون یاد گرفتی که حدود 100 تا کلمه میشه. دیگه سه حرفی ها رو میتونی بخونی و به هم وصلشون کنی البته تو بعضیهاشون هنوز مشکل داری ولی نسبت به سنت خیلی خوب یاد گرفتی. از یک تا بیست رو میشماری، روزهای هفته و فصلهای سال رو بلدی، 20 تا اسم میوه ها رو یاد گرفتی.اسم انواع پوشیدنیها رو یاد گرفتی.(بلوز و دامن و پیراهن و کمربند و...) مکالمه هایی که بهتون یاد دادن خیلی خوب وکاربردیه خیلی جاها دیگه از چیزایی که یاد گرفتی استفاده میکنی به جای فارسی.  . یه چیزی که الان ذهنمو درگیر ک...
9 مرداد 1392

زبان دوم2

این روزهای گرم تابستون که گرماش حسابی همه رو کلافه کرده کنار آلودگی هوا و  به قول بالادستی ها ریزگردها خونه نشینمون کرده و نمیتونیم خیلی بیرون بریم تا تو بازی کنی. واسه همین سرت رو به سی دی و کتاب و بازیهایی که میشه تو خونه کرد گرم میکنیم.خیلی سخته که یه بچه پر انرژی به سن و سال تو رو بخوای تو خونه نگه داری تازه انتظار هم داشته باشیم که بازیهای توی خونه ات هم بی سر و صدا باشه که مبادا همسایه ها ناراحت بشن. واسه همین بیشتر وقتمون رو به تمرین زبانت میگذرونیم که خیلی خوب پیشرفت کردی. حالا دیگه خیلی کلمه یاد گرفتی و خیلی از مکالماتت رو بلدی و تو حرف زدنت به کار میبری. اسم بیشتر میوه ها رو یاد گرفتین و وقتی ازت میپرسم چه میوه ای دوست داری س...
1 مرداد 1392
1